ابهام دنبالهدار رودکی
نگاهی به تاریخچه تالار رودکی و مسیری که این مجموعه را به بنیاد تبدیل کرد، به بهانه انتصاب مدیرعامل جدید؛

علی نامجو- موسیقی کوک| دوم مهرماه امسال متنی به نقل از روابط عمومی بنیاد رودکی منتشر شد که خبر از تغییر مدیریت این بنیاد میداد. بر اساس این خبر مهدی افضلی مدیرعامل بنیاد فرهنگی هنری رودکی شد و علیاکبر صفی پور مدیرعامل قبلی بنیاد رودکی، به عنوان مدیرکل دفتر آموزش و توسعه فعالیتهای فرهنگی و هنری منصوب شد.
علیاکبر صفی پور سه سال قبل با رزومهای که فعالیتش در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی را نشان میداد، بر صندلی مدیرعاملی بنیاد رودکی تکیه زد.
او هشتمین مدیرعامل بنیاد رودکی بعد از سعدی حسنی، مهدی مسعود شاهی، اصغر امیرنیا، حسین پارسایی، سید علیرضا حسینی، حسین سیفی و بهرام جمالی بود. مهدی افضلی هم که جایگزین او شد و نهمین مدیرعامل بنیاد رودکی لقب گرفت، پیش از این، به عنوان مدیرعامل مؤسسه توسعه هنرهای معاصر فعالیت میکرد. یکی از موسساتی که بناست در طرح ادغام زیرمجموعه بنیاد رودکی قرار بگیرد، همین موسسه توسعه هنرهای معاصر است.
اپرا هال وطنی
ساخت تالار رودکی که بعد از انقلاب نامش به تالار وحدت تغییر کرد، از سال ۱۳۳۶ آغاز شد و ۱۰ سال بعد یعنی به سال ۱۳۴۶ افتتاح شد. مجموعه تالار رودکی توسط اوژن آفتاندلیانس (یوگینا آفتاندلیانس) با الهام از اپرا هال وین و با ابتکار فرح دیبا در کنار تالار فرهنگ ساخته شد. تالار فرهنگ، محلی بود که ارکستر سمفونیک یا همان ارکستر بلدیه در آن حدود ۹۰ سال قبل تمریناتش را آغاز کرد.
هدف از ساخت تالار رودکی ایجاد مجموعهای چندمنظوره برای اجرای نمایشهای باله، اپرا و برگزاری کنسرتهای موسیقی ایرانی و غربی بود. این مجموعه که پیش از انقلاب با نام تالار رودکی و سالن کوچک شناخته میشد، بعد از انقلاب به تالار وحدت و سالن رودکی تغییر نام داد. در سال ۱۳۵۸ سازمان ملی باله ایران هم برچیده شد و با وجود تعطیلی اپرا عملاً اهداف تأسیس این سالن تا حدود زیادی بعد از انقلاب از بین رفت.
پیش از انقلاب اسلامی فاخره صبا، بهرام بیضایی، مرضیه، بنان، حشمت سنجری، پری زنگنه، منیر وکیلی، حسین سرشار، روجیرو ریچی، هنریک شرینگ، کلادیو آرائو، موریس بژار، هربرت فون کارایان، ارکستر مجلسی اشتوتگارت و برلین فیلارمونیک، مارسل مارسو، رودلف نوریف، مارگوت فونتین، موریس بژار، الوین ایلی، بیرژیت کولبرگ هنرمندان شناختهشدهای بودند که درزمینه موسیقی، نمایش و باله در این تالار به اجرای برنامه پرداختند.
تشریفات به جای هنر
بعد از انقلاب اما این تالار تغییر ماهیت داد و به محلی برای برگزاری مراسم رسمی تبدیل شد. در طول سالهای بعد از انقلاب بهویژه در سه دهه اول این تالار کاخی برای برگزاری جشنوارهها در زمینه تئاتر و موسیقی شده بود. در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی این تالار به بنیاد تبدیل شد. در تاریخ ۲۶/۴/۱۳۷۹ هیئت دولت پیشنهاد تشکیل بنیاد فرهنگی هنری رودکی را ارائه داد.
این لایحه هفتم اسفندماه همان سال در صحن علنی مجلس شورای اسلامی مطرح شد و به تصویب نمایندگان رسید. بیست و پنجم اسفندماه بود که این لایحه به تأیید شورای نگهبان رسید و بیست و هشتم اسفندماه ۱۳۷۹ قانون تشکیل بنیاد فرهنگی هنری رودکی برای اجرا به رییسجمهور ارسال شد.
یازدهم فروردین ۱۳۸۰ رییس وقت مجلس شورای اسلامی قانون تشکیل بنیاد فرهنگی هنری رودکی را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ابلاغ کرد. این بنیاد را باید جزء اولین مراکزی در نظر گرفت که بعد از انقلاب اسلامی، به شکلی کاملاً قانونی به ثبت رسیدهاند. بنیاد رودکی، هیئت امنایی دارد که همیشه ریاست آن را وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بر عهده میگیرد.
اگر به نام مدیران بنیاد از زمان تغییر ماهیتش نگاهی بیندازیم، میشود دریافت که اغلب آنها مدیرانی فرهنگی و برآمده از دل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بودهاند اما تعداد کمی از آنها را میتوان مدیران هنری به حساب آورد.
درآمدزایی از جیب هنرمندان
به باور برخی از منتقدان، اغلب مدیران بنیاد رودکی از ابتدا تا امروز، اصول سرمایه پذیری فرهنگ و هنر را نمیدانستند و هیچ کدامشان در طول دوران مسئولیتشان، به سمت مدیریت مبتنی بر سیستم حمایتی که در نهایت منجر به تولید و استقلال عرصه هنر میانجامد، حرکت نکردند. شاید برای فهمیدن بهتر ماجرا خوب باشد مجموعه خانه هنرمندان را با بنیاد رودکی مقایسه کنیم تا از رهگذرش تفاوت نتیجه دو نوع مدیریت در زمینه هنر به خوبی مشخص شود.
خانه هنرمندان در طول این سالها توانست تئاتر ایران را به سمت سرمایه پذیری پیش ببرد و فارغ از بحث کیفی باعث ایجاد دگرگونی در تئاتر کشورمان بشود. اما بنیاد رودکی که بنا بود در زمینه موسیقی این کار را انجام دهد، امروز به چالشی در عرصه هنر تبدیل شده است چون مدیران این بنیاد از دهه هشتاد تا امروز بیشتر به دنبال درآمدزایی بودهاند و این درآمدها هم از جیب هنرمندان به دست آمده است.
درحالیکه با مطالعه وظایف و مأموریت های بنیاد رودکی میشود فهمید از ابتدا قرار بر این نبوده که مجموعه آزادی و تالار وحدت که زیر نظر بنیاد رودکی اداره میشوند، با چشمانداز مالی فعالیت کنند و بنا بوده که کارکردی حمایتی داشته باشند، آن هم برای موسیقیهای نابی همچون موسیقی ایرانی و موسیقی کلاسیک.
وظایفی که از یاد رفت
در اینجا بخشی از وظایف و مأموریتهای بنیاد رودکی را مرور میکنیم: حمایت مادی و معنوی از آفرینشهای حرفهای هنرمندان کشور، شناخت و به کارگیری استعدادهای درخشان هنری و ادبی در سطح داخلی و بینالمللی، جذب و بررسی و تدوین طرحهای مناسب تولید و اجرای هنرهای نمایشی و موسیقیایی به منظور پاسخگویی به نیازهای تخصصی جامعه هنری، تلاش در جهت شکلگیری و افزایش گروههای هنری و فراهم آوردن امکانات اجرای برنامه برای گروهها، ایجاد بستر فعالیتهای حرفهای، هنری و ادبی در تولید و عرضه هنر، تلاش در تبیین و نشر مبانی نظری هنر و نمونهسازی در زمینه هنر دینی و ملی و بزرگداشت و معرفی هنرمندان و ادیبان برگزیده پیشکسوت در حوزههای مختلف هنر و ادب.
علیرغم تعیین این وظایف و مأموریتها به عنوان اهداف تأسیس بنیاد رودکی، این بنیاد بهویژه در دولت محمود احمدینژاد و حسن روحانی دیده به سمت درآمدزایی رفت. یکی دیگر از اتفاقاتی که از سال ۹۳ روی داد، واگذاری ارکسترها از دفتر موسیقی به بنیاد رودکی بود.
در طول این سالها با وجود آنکه ارکستر ملی ایران و ارکستر سمفونیک تهران از نظر ساختار اداری مشکلات کمتری را در قیاس با دورهای که زیر نظر دفتر موسیقی بودند، تجربه کردند اما میتوان به جرئت گفت که از زمان واگذاریشان به بنیاد رودکی هیچکدام از این دو ارکستر برنامهای مدون و البته هدفمند مطابق با فلسفه وجودی ارکسترهای سمفونیک و ارکستر ملی را ندارند.
در انتظار تغییر
ماجرای حضور ارکستری منتخب از نوازندگان ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک تهران در روسیه در ایام جام جهانی فوتبال در روسیه و هزینههای که برای این مسافرت انجام شد، تا مدتی قبل یکی از بحثهای داغ رسانهها بود. در طول این مدت بسیاری از رسانهها منتقد عدم شفافیت مالی و البته وجود ابهام در تخفیفهایی که مدیر سابق ادعا میکرد به گروهها و هنرمندان از طرف بنیاد رودکی داده میشد، مطرح بود.
آسیب به صحنه گردان تالار وحدت که ظاهراً ناشی از قرار گرفتن دکور سنگین یک تئاتر لاکچری بود هم باعث اعتراض منتقدان شده بود. به هر صورت امروز مدیرعامل سابق به مرکز آموزشهای هنری رفته و مدیرعامل توسعه هنرهای معاصر بر صندلی او تکیه زده است.
باید امیدوار باشیم مدیرعامل جدید بنیاد رودکی در نشستی درباره برنامههایش برای رسیدن به اهداف ذاتی بنیاد رودکی توضیح بدهد و بازه زمانی مشخصی را تعیین کند تا بعد از آن رسانهها به طور عملی بتوانند قضاوت کنند چه قدر شرایط برای هنرمندان جدی از طرف بنیاد فراهم شده و حمایت مادی و معنوی از چه کسانی شده است؟