تاریخسازی علیزاده، شجریان و قربانی

موسیقی کوک| دیروز، بیستویکم آبانماه نشست خبری و رونمایی از آلبوم «افسانه چشمهایت» با آهنگسازی مهیار علیزاده و خوانندگی همایون شجریان و علیرضا قربانی در تالار وحدت تهران برگزار شد.
رامین حیدری فاروقی در آغاز نشست رسانهای این آلبوم، بهعنوان اولین کسی که رو به روی خبرنگاران قرار میگیرد تا با آنها سخن بگوید، گفت: ما خیلی خوشحالیم. دلیل این خوشحالی هم خیلی روشن است.
چون موضوع، موضوع موسیقی، فرهنگ و زیبایی است و اینکه فرصت شده تا در مجموعه «این شنیدنی دیدنی است» با حمایت مادیران زحمت خلاقی کشیده شود برای عرضه یک اثر هنری که همراه با مجموعه عناصر زیباییشناختیاش در شعر و موسیقی دارای بالاترین ظرفیت اجرای موسیقایی است و یک پیشنهاد خیلی اساسی دارد که جامعه ما حتماً متوجه آن خواهد بود و آنهم همراهی و همآوایی است. من از این همکاری خیلی کیف کردم. خیلی روز خوبی است و خیلی خوشحالم که این همکاری اتفاق افتاده است. از دوستان هم خواهش میکنم که درباره کیف و خوشحالیشان سخن بگویند.
پایان پنج سال انتظار
علیرضا قربانی یکی از دو خواننده این آلبوم، هم در آغاز این نشست گفت: مراتب خوشحالی خودم بعد از به نتیجه رسیدن این همکاری را بعد از حدود ۵ سال اعلام میکنم. باافتخار بهاتفاق همایون عزیز، جناب فاروقی و مهیار علیزاده گرامی در خدمت شما هستیم. امیدوارم این مراسم به بهترین نحو اجرا بشود.
همایون شجریان سومین نفری بود که روبه روی خبرنگاران به سخن گفتن پرداخت. او گفت: خدمت یکایک شما عزیزان سلام عرض میکنم. ممنون که تشریف آوردید. منت سر ما گذاشتید. برای پرسش و پاسخ در خدمت شما هستیم.
مهیار علیزاده آخرین نفر از این جمع چهار نفره بود که در بخش نخست و پیش از طرح پرسش از سوی خبرنگاران گفت: ۵ سال زمان زیادی برای تولید یک اثر موسیقایی است. همانطور که اعلام خبر این کار ۵ سال قبل خیلی شیرین بود، همانقدر هم کار ما را سخت کرد و وسواس کاری ما بیشازپیش شد.
من بهشخصه خیلی صبر کردم تا این آلبوم منتشر شود و ببینم بازخوردها به چه شکل است. ۵ سال پیش انرژی و شوق زیادی برای انجام این کار داشتم. این کار اما مدتی معلق شد و هیچ حسی برای یک آرتیست بدتر از این نیست که اثر خلقشده از سوی او به حالت تعلیق دربیاید.
البته این وضع ما را ناامید نکرد تا اینکه به امروز رسیدم. من امروز خیلی از انتشار آلبوم «افسانه چشمهایت»، احساس خوشحالی دارم. از همهکسانی که در انتشار این اثر همکاری داشتند، صمیمانه قدردانی میکنم و آمادهام به پرسشهای شما پاسخ بدهم.
در راه همایون شجریان را انتخاب کردیم
علیزاده درباره تصمیمش یعنی همکاری با علیرضا قربانی و همایون شجریان هم گفت: چند سالی بود که من در فکر ساخت پروژهای با حضور دو خواننده، سه خواننده و حتی بیشتر بودم. به یاد دارم که بهاتفاق علیرضا قربانی اولین مراحل ضبط آلبوم «دخت پری وار» را سپری میکردیم.
ما در خودرو باهم در حال حرکت بودیم که این پیشنهاد را مطرح کردم. هردوی ما برای انتخاب خواننده بعدی همایون شجریان را در نظر داشتیم. طبیعتاً وقتی آهنگسازی جاهطلب باشد، دوست دارد بهترینها را همراه داشته باشد و من هم در آن زمان این حس را داشتم که بهترین خوانندهها در این پروژه حضور داشته باشند.
موضوع را با همایون عزیز مطرح کردم. او هم پیشنهادهایی داشت که مطرح کرد. در طول این سالها یکی دو قطعه را ادیت کردیم و کمی به میکس و مستر کار پرداختم. یکی از انتقاداتی که مطرح شده این است که چرا خوانندهها در این اثر، مدام در اوج میخوانند.
درحالیکه واقعاً اینطور نیست و در این آلبوم بم خوانی هم از سوی دو خواننده شنیده میشود. در قطعات مختلف هم اوج و فرود به خوبی میتواند حس شود. البته شاید چون اوجهای این آلبوم بیشتر در فضای مجازی منتشر شده، این بخشها بیشتر به چشم میآید.
شعری که مال سایه نبود
یکی از خبرنگاران درباره حاشیههای ایجادشده برای استفاده از شعری در آلبوم که در این اثر بانام هوشنگ ابتهاج آمده بود، اما دختر هوشنگ ابتهاج اعلام کرد که این اثر را پدرش نسروده است، پرسید.
علیزاده هم درباره پروسه انتخاب شعر در این آلبوم توضیح داد: پروسه انتخاب شعر این آلبوم، پروسه بسیار سختی برای من بود چون افسانه نیما یوشیج، جزء اشعار اصلی این آلبوم بود. اگر با منظومه افسانه نیما یوشیج آشنایی داشته باشید، میدانید که این شعر دارای ابیات زیادی است و من سعی کردم بدون اینکه به ماهیت داستانی اثر، آسیبی وارد شود، ابیاتی را انتخاب کنم.
این نمونه یکی از بخشهایی بود که من در انتخاب شعر با آن مواجهه بودم. از سوی دیگر به دلیل وجود دو خواننده در این آلبوم، باید اشعاری انتخاب میشد که توجیه خوانده شدن از سوی دو صدا را داشته باشد.
یکی از اشعاری که انتخاب کردم شعر «به تو ای دوست سلام» بود که در آلبوم بانام «افسوس» آمده است. من این شعر را خیلی ساده در اینترنت جستوجو کردم و دیدم در همه صفحات در فضای مجازی به نام آقای سایه ثبت شده است.
ما قطعه را چهار سال قبل ضبط کردیم و من از آن زمان تا امروز حداقل دو بار آقای سایه را دیدهام. هر وقت هم به اروپا سفر میکنم، سعی میکنم به آلمان بروم تا با ایشان دیدار داشته باشم. من در این مدت هیچوقت نگفتم که از این شعر دارم در اثر جدیدم استفاده میکنم که اگر میگفتم شاید هیچوقت این جنجال به پا نمیشد.
ایشان هم به من لطف دارد. همیشه درباره آثاری که روی اشعار آقای سایه ساختهام، هم خود ایشان و هم دخترشان مرا حمایت کردهاند. الآن هم فکر میکنم این اشتباه، اشتباه عمیقی نیست. در پستی هم که در صفحه خودم در اینستاگرام، گذاشتم از ایشان عذرخواهی کردم و با خودشان هم صحبت کردم.
ایشان البته اصلاً ناراحت نبود و گفت قصد ما این بوده که بیان کنیم این شعر، شعر سایه نیست. من البته منتظر مطرح کردن انتقاداتی از سوی برخی بودم اما مراتب عذرخواهی خودم را از طرفداران آقای سایه، طرفداران ادبیات و شخص ایشان و خانوادهشان، اعلام میکنم.
ماجرای ادامهدار ایرانمال
رامین حیدری فاروقی در پاسخ به پرسشی که چرایی حضور در بازار بزرگ ایران را مطرح میکرد، گفت: به همین سادگی ما به دنبال کتابخانهای بودیم که بتوانیم در آن فیلمبرداری و عکاسی کنیم و اصلاً هم بنا نبود که در این مکان، کنسرت یا برنامه دیگری اجرا شود.
آنچه انجام شد فقط تلاش برای انتخاب مکانی بود که کتابخانه و پلهای با چشمانداز خوب داشته باشد، فقط همین. برای ساخت قطعه تصویری این آلبوم چون مسئله ما موسیقی و ادبیات بود، میخواستیم درجایی که امکان وجود دارد و میشود تصمیم گرفت و با مسئله کتاب و کتابخوانی همسنخ هست، کار را ضبط کنیم.
در اکثر کتابخانههای ما این امکان فراهم نبود. با توجه به اینکه من مستندساز هستم و کارم معاشرت با تاریخ است، گمانم این بود که اکثر موزهها، بناهای تاریخی، کاخهای بلندمرتبه و حتی آنجایی که شاعر میگوید «بیفکندم از نظم کاخی بلند»، درمجموع بنای ماژور بزرگ با چشمانداز وسیع انتخاب مناسبی به لحاظ زیباییشناسی است.
اما اینکه در اطراف بناها چه داستان و حاشیههایی وجود دارد، ما به رخداد قانونی سرزمینمان اقتدا میکنیم و تا زمانی که مردم ایران در مکانی تردد میکنند، آن مکان برای ماشان دارد. آنجا فقط یک کتابخانه بود که میشد در آن برای اطلاعرسانی عکس گرفت و فیلمبرداری کرد. بنابراین نه قرار بوده در آنجا کنسرتی روی صحنه برود و نه کار خیلی مفصلی انجام شود.
نکته بعدی هم اینکه بناها و فضاها در تاریخ از حضور و عملکرد ما شأن میگیرند. اگر ما به دنبال این باشیم که مثلاً تخت جمشید را چگونه ساختهاند، این یک موضوع پژوهشی مهم و سرنوشتساز در حوزه تاریخ و عدالت اجتماعی است اما وقتی قرار است ما در فلان بنا کنسرتی برگزار کنیم، مناسبت زیبایی شناسانه در اولویت قرار میگیرد. به زبان خیلی ساده ما به دنبال کتابخانه و پلهای با چشماندازی خوب برای اجرای یک پرفورمنس، بودیم.
چرا این دو نفر؟
مهیار علیزاده در این بخش از نشست رسانهای آلبوم در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران درباره علت انتخاب همایون شجریان و علیرضا قربانی برای حضور در این اثر و وجود دو عنصر عشق در نیمی از اثر و آزادی در بخش دیگری از آن، پاسخ داد: یک آرتیست وقتی میخواهد یک پروژه را تعریف کند، اول به علایق شخصیاش نگاه میکند.
بعد از تحقیق و جستوجو درباره آن پروژه هست که به نتیجه میرسد از چه المانهایی میتواند برای تولید استفاده کند. ایده اولیه این آلبوم از اپراهایی که در کشور ارمنستان و اتریش دیده بودم، ایجاد شد. از زمان دیدن آن اپراها، این پرسش در ذهن من مطرح شد که چرا من چنین کار بزرگی را نسازم.
درباره اینکه صدای هر دو خواننده حتماً باید سوپرانو، آلتو، تنور و یا باس باشد تا بتوانند، جواب یکدیگر را بدهند باید بگویم اینطور نیست. در اپراهای مختلفی در دنیا قطعات زیادی برای خوانندگانی نوشته شده که به لحاظ صدایی شبیه به هم میخواندهاند. درباره مینور بودن اثر هم باید بگویم درست است.
نه فقط این آلبوم که بقیه آثار من هم مینور هستند. البته در موسیقی امروز دنیا دارند سعی میکنند که گام را از بین ببرند. درباره چیدمان اشعار هم باید بگویم برای یک آلبوم موسیقی اجباری وجود ندارد که همه کانسپتش در یک فضا باشد.
این آلبوم با بیت «میروم تا که فراموش کنم چشم تو را» آغاز میشود و با بیت «باز آی دلبرم که دلم بیقرار توست»، تمام میشود. در فرم آلبوم از کلمه «حریر خزان» یعنی گذشته من استفاده شده است، داستان عاشقی که وارد شعر نیما میشود و با افسانه شروع به گفتوگو کردن، میکند، در قطعه درد مشترک و در قطعه بیقرار چیزهایی بیشتر از عشق دو نفره را فریاد میکنند تا آنجا که در پایان میگویند «باز آی دلبرم که دلم بی قرار توست».
این آلبوم عاشقانه نیست، به دنبال آزادی هم نیست. کانسپت این آلبوم به دنبال یک گمشده مشترک بین این دو است.
حریر خزان را میپسندم
همایون شجریان در این بخش از نشست در پاسخ به این پرسش که چه چیزی دو خواننده را واداشت کاری را که پیشازاین سابقه نداشته، انجام بدهند و قبول کنند که در کنار هم بخوانند، گفت: برای شخص من هم حضور علیرضا قربانی در این کار خیلی جذاب بود و هم شعرهایی که مهیار علیزاده برای آهنگسازی انتخاب کرده بود و نمونههایش را آورد تا ببینم.
من آثار گذشتهای را که مهیار علیزاده آهنگسازی کرده بود، شنیده بودم و قطعه «حریر خزان» را خیلی میپسندیدم. همه این موارد و البته همدلی بین من و علیرضا قربانی باعث شد، این کار را انجام بدهیم.
در ادامه مهیار علیزاده آهنگسازی آلبوم را انجام داد. البته من نقطه نظراتی را درباره اثر داشتم که شاید اگر در کار اعمال میشد، اثر بیشتر باب میل من بود. مثلاً اگر کار یک پرده پایینتر نوشته میشد، پیچوخمهای موجود در آلبوم برای من جذابتر بود.
بههرحال مهیار عزیز خیلی زحمت کشید و من افتخار میکنم که در خدمت مهیار و علیرضای عزیز بودم.
در ادامه قربانی به آن پرسش اینچنین پاسخ گفت: هیچ اجباری برای کنار هم قرار گرفتن من و همایون نبود، مگر احساس همدلی و صمیمیتی که بین من و او از سالها قبل وجود دارد. این حس به سالها قبل و از دورانی که اولین آثار با صدای همایون شجریان عزیز را شنیدم و رگههایی از صدای استاد و پدر گرامی او را به گوشم میرساند، بازمیگردد.
بنابراین کار کردن با همایون برای من بسیار مایه شعف بود. بخش مهمی از کنار هم قرار گرفتن آرتیستها به سلایق و نشانههای فرهنگی که آنها دارند، برمیگردد.
از نظر تکنیکی و آرتیستیک در بسیاری از موارد ممکن است دو هنرمند بتوانند کنار هم قرار بگیرند ولی اینکه فرهنگ شنیداریشان، فرهنگ اجتماعیشان و فرهنگ هنریشان چقدر با هم توأمان باشد، سلایق هم را بپسندند و اتفاقاً روحیه همدلی داشته باشند، در این میان بسیار مهم است.
ما در این کار سعی کردیم همدیگر را بهتر حس کنیم، روحیه یکدیگر را بهتر درک کنیم و احساس میکردم در این زمان نیاز به همدلی و صمیمیت میان آرتیستها احساس میشود. این برای من سخت بود و شاید برای همایون سختتر که بتواند کسی را بپسندد و در کنارش قبول همکاری کند که به جهت سلیقه با او همراستا باشد.
اینها همه انگیزههایی بود که باعث میشد من بخواهم این همکاری به سرانجام برسد. این انتخاب برای من سخت بود اما شاید بهترین گزینه به جهات مختلف و البته باافتخار همایون شجریان بود. امیدوارم با همه کمیها و کاستیها به هدفی که مدنظر من و همایون بود، رسیده باشیم.
بارها هم به همایون گفته بودم که مهم این است کسی که کار را میشنود، احساس این همدلی و دوستی را درک کند.
فکر نمیکردم همایون قبول کند
مهیار علیزاده نیز در ادامه و برای بیان نظر خودش درباره این بحث، گفت: من و علیرضا قربانی مشغول ضبط دومین مجموعه مشترکمان بودیم. وقتی تصمیم گرفتیم با همایون شجریان صحبت کنیم، راستش فکر نمیکردم همایون لااقل به این راحتی قبول کند.
فکر کنم از وین با او تماس گرفتم و داشتم حرف میزدم. او خیلی از پیشنهاد این همکاری استقبال کرد و این واکنش برایم خیلی خوشحالکننده بود. انرژیام ناگهان برای کار کردن، مضاعف شد و شروع به نوشتن قطعات و انتخاب شعر کردم.
از هر دویشان خیلی ممنونم برای اینکه شاید بعضی مواقع همدیگر را تحمل کردند و در اکثر مواقع مرا.
حضور در این آلبوم را با تغییراتی میپذیرفتم
علیرضا قربانی در پاسخ به این پرسش که آیا بعد از گذشت این ۵ سال، اگر امروز پیشنهاد حضور در این آلبوم داده میشد، بازهم قبول میکردید، گفت: من فکر میکنم با تغییراتی در ساختار و فرم این آلبوم، قطعاً دوباره حضور در این اثر را میپذیرفتم.
منظورم همان تغییراتی است که همایون به آن اشاره کرد. آنچه امروز میشنوید، ماحصل نگاه آن زمان ما بهکار است، اگرچه ما همان زمان هم میخواستیم تغییراتی را ایجاد کنیم اما بر اساس فضایی که وجود داشت، به آن نرسیدیم.
ممکن است خیلی از شما ندانید اما ما در هنگام ضبط اغراق نیست اگر بگویم که عاشقانه داشتیم برای هم انرژی میگذاشتیم و من از حس خوبی که همایون میداد، از دلسوزیای که داشت و از اینکه نگاهش اینطور نبود که کار من از کار او کماهمیتتر است، بسیار خوشحال بودم و از این بابت شاکرم.
همایون شجریان هم در پاسخ به دلیل حضور کمرنگش در رسانهها، توضیح داد: هیچ دلیل خاصی ندارد. تنها دلیلش این است که در این چند سال احساس کردم شاید بهتر است کسانی صحبت کنند یا در رسانهها باشند که میتوانند مفید باشند.
اگر پروژه خاصی بوده یا دلیلی خاصی بوده که میتوانستیم گفتوگو بکنیم، حتماً میتوانستم در خدمت شما باشم. گله شما وارد و بهجاست. من برای اهالی رسانه احترام زیادی قائلم اما دلیل کمرنگ بودنم در رسانهها گوشهگیری خودم بوده است.
علیرضا قربانی در ادامه این نشست، در پاسخ به این پرسش که دلیل نزدیکی فضای این آلبوم به موسیقی کلاسیک غربی چیست و چرا در این آلبوم صدای هیچ ساز ایرانی را هم نمیشنویم، گفت: انتخاب فضای ارکسترال کار، طبیعتاً به نگرش آهنگسازی مهیار علیزاده برمیگردد.
ما در آلبوم «حریق خزان» پاسخ بسیار خوبی از مخاطبان گرفته بودیم که به نظر خود من یکی از نکات روشن در انتخاب فضای آلبوم «حریر خزان» بود و در زمان خودش درخشش خاصی پیدا کرد و تعداد قابلتوجهی از مخاطبین با آن ارتباط برقرار کردند.
نوع انتخاب مهیار علیزاده برای کار روی شعر شاعران معاصر تجربه خوبی را رقم زد. در این اثر هم ما یا باید به سمت موسیقی گلهایی میرفتیم یا بهسوی نگاه جدیدی که دوستان موزیسین به موسیقی ارکسترال دارند.
از نگاه من، این اثر شاید خیلی هم منطبق به ژانر موسیقی کلاسیک نیست و مهیار علیزاده بعد از این اثر بارها کار در این فضا را تجربه کرد و سلیقه شخص من هم کار کردن در این فضا بود که در آلبوم «حریر خزان» انجام دادم و پاسخ مناسبی هم گرفتم.
کاش یک پرده پایینتر بود
همایون شجریان در این بخش از نشست خبری آلبوم «افسانه چشمهایت» در واکنش به این گزاره که صدای دو خواننده در یک گام واحد دو خروجی مختلف دارد و گاهی به نظر میرسد اسباب گوشآزاری را برای مخاطب فراهم میکند، گفت: خوانش این آلبوم اگر در یک پرده پایینتر اتفاق میافتاد، این حجم از اوج پشت سر هم قرار نمیگرفت.
پیشنهاد من این است که قطعات مختلف این آلبوم در مواقع مختلف برای گوش دادن، انتخاب شود. شاید این آلبوم به خاطر فضای مینوری که دارد و به دلیل یکدستی موجود در ارکستراسیونش و اینکه فراز و نشیبها در آن به اوج خودش میرسد، بهعنوان آلبومی که بخواهید سه چهار بار از اول تا آخر آن را گوش کنید، پاسخ لازم را ندهد.
شاید بهتر باشد که یکی دو قطعه موردعلاقه خودتان را بیشتر گوش بدهید. درباره نقش خوانندگان در آثاری نظیر «افسانه چشمهایت» هم باید بگویم زمانی خواننده در یک اثر سنتی قرار است آواز بداهه بخواند بنابراین آنجا خلاقیتش میتواند نقش زیادی داشته باشد اما زمانی یک اثر ساخته شده است و اینکه خواننده ابتکارات و توانایی خودش را در تحریرها یا انتقال احساس بهکار بگیرد، چندان از دستش برنمیآید. در چنین اثری ملودی ثابت است، خط ملودی مشخص است و بهطورکلی همه کار در چنین اثری سلیقه آهنگساز است.
علیرضا قربانی هم دراینباره، گفت: سابقه موسیقی ارکسترال در کشور ما هم ضعیف است و هم به لحاظ زمانی کوتاه. بخشی ازآنچه که باعث اظهارنظرها و سلایق مختلف میشود و بسیار هم اثرگذار و سازنده خواهد بود، این است که ما سابقه طولانی برای خواندن همراه با موسیقی ارکسترال نداریم.
اگر شما امروز بسیاری از اپراهای بزرگ دنیا را نگاه کنید، می بنید که خواننده تنور (مرد) گاهی نتها را به شکلی میخواند که برای مزاح روی آن، تصاویر ترک خوردن شیشهها را میگذرانند. بخشی از این نگاه، برآمده از سلایق ماست.
یعنی ما عادت نکردهایم که خواننده موسیقی ایرانی این هاینتها را بخواند. از سوی دیگر به شنیدنش هم عادت نکردهایم. من با فرمایشات همایون کاملاً موافقم اما بخشی از این نگاه مربوط به این است که گوش ما هنوز به فواصل موسیقی ارکسترال نزدیک به کلاسیک عادت نکرده است.
من شما را به بسیاری از اپراهای معروف دنیا ارجاع میدهم. هاینت هایی که در این اپراها خوانندگان مرد میخوانند، آنقدر بالاست و شبیه به جیغ میشود که من و شما وقتی پای تصویر نشستهایم، از نتهایی که آنها میخوانند تعجب میکنیم.
شاید برخی از انتقاداتی که در این حوزه مطرح میشود به همین دلیل باشد. میخواهم بگویم این وضع را بهعنوان یک ایراد نبینیم، بلکه آن را مربوط به بخش متفاوتی از سلایق ببینیم که هیچوقت آن را پرورش ندادهایم.
ما در موسیقی ایرانی بهغیراز خوانندگانی که فرازهای خیلی بلندی داشتند و البته دوره قدیم که امکانات چندانی برای ضبط وجود نداشته و باید حتماً اوج را میخواندند، همیشه از محدودههای بم و متوسط صدایی استفاده کردهایم.
امیدوارم به این نوع خوانشها نگاهی داشته باشیم، هرچند باید تکنیک و شرایط کیفی ارائه را هم رعایت کنیم.
تاریخسازی شجریان و قربانی
مهیار علیزاده هم در این بخش توضیح داد: همایون شجریان قبل از اینکه این پروژه را بخواند و حتی بعدازآن و در دورهای که این آلبوم منتظر انتشار بود، آثار بسیار زیادی را منتشر کرده و خیل عظیمی از طرفدارانش الآن یک همایون شجریان با یک مسیر موسیقایی خاص را میشناسند.
علیرضا قربانی هم به همین شکل. زمانی که من «حریر خزان» را ساختم، علیرضا قربانی با شنیدن یک قطعه شروع به خواندن کل آلبوم کرد و قبل از آن تجربه انتشار یازده آلبوم را در کارنامهاش داشت. هیچکدام از آن آلبومها شبیه «حریر خزان» نبود اما او این ریسک را پذیرفت.
پشت همه کارهایی که من میسازم، ایده و کانسپتی وجود دارد که مرا برای رفتن به سمت ساختنش قلقلک میدهد. «افسانه چشمهایت» یک پروژه بسیار بسیار خاص است. وقتی داشتم این آلبوم را مینوشتم، به گذشته خودم و به گذشته این دو خواننده اصلاً فکر نکردم.
این آلبوم یک تاریخسازی جدید برای همایون شجریان و علیرضا قربانی بوده است.
همایون شجریان در این بخش از نشست خبری آلبوم، به پرسش یکی از خبرنگاران درباره چگونگی آشنایی با اسپانسر اثر و احتمال برگزاری کنسرت با همین اسپانسر گفت: آشنایی ما با شرکت «مادیران» از طریق یک دوست مشترک شکل گرفت؛ کسی که میدانست ما به حضور اسپانسر علاقهمندیم و شرکت «مادیران» هم به حضور در چنین پروژههایی علاقهمند است.
معمولاً وقتی میخواهیم با یک شرکت تجاری وارد چنین کاری بشویم، برایمان خط قرمزهای سلیقهای زیادی وجود دارد. برای ما مهم است که دیدگاه برندی که میخواهد وارد کار شود، نسبت به اتفاقی که ما برایش دغدغه داریم، چگونه است؟
خوشبختانه این نقطه نظرات مشترک شکل گرفت و دوستان به این موضوع نگاه هنرمندانهای داشتند. البته وقتی اسپانسری به میدان میآید، باید تبلیغات خودش را داشته باشد و کار را پیش ببرد. خیلی علاقهمند بودند که کلیپی ساخته شود و رونمایی درخوری را برگزار کنند که این هم از لطف و محبتشان بود.
شاید انجام چنین کارهایی هزینه زیاد و سختیهای فراوانی داشته باشد. میدانم که برای کلیپ این آلبوم خیلی هزینه کردند، برای برگزاری این رونمایی زحمات زیادی را کشیدند و بیلبوردهایی را در سراسر شهر به این آلبوم اختصاص دادند.
ما بیش از همه از این دوستان به خاطر نگاه هنری که نسبت به پروژه داشتند، سپاسگزاریم. آقای فاروقی عزیز بهعنوان مشاور هنری که میتواند سلیقه دو طرف را به هم نزدیک کند، در این کار حضور پیدا کرد. این حضور بسیار مثبت و درست بود و ما از این بابت از ایشان سپاسگزاریم.
ادامه همکاری برای من با این مجموعه خیلی جذاب است. البته من نظر علیرضا قربانی را نمیدانم اما اگر قرار باشد کنسرتی برای این آلبوم برگزار شود، از جانب من با موافقت همراه خواهد بود.
بابک ثقفی مدیرعامل «مادیران» با برند «ایکس ویژن»، در این بخش از نشست خبری آلبوم «افسانه چشمهایت» به جمع اضافه شد تا درباره همکاریاش با عوامل این اثر سخن بگوید. او گفت: ما در جهان، صنایع مختلفی همچون صنعت فوتبال، صنعت سینما، صنعت موسیقی، صنعت توریسم و… داریم.
صنعتی دیگری به نام تولید هم وجود دارد که ما درگیر آن هستیم. من همه این صنایع را مثل چرخدندههای یک جعبهدنده میبینم که به هم انرژی میدهند و از هم انرژی میگیرند. برند ما «ایکس ویژن» نام دارد اما صد درصد ایرانی است.
ما به دلایل خاصی نام برندمان را «ایکس ویژن» گذاشتیم. طبیعتاً وقتی کنار این دوستان هنرمند قرار میگیریم، بسیار بسیار استفاده میکنیم و باید بگویم از این طریق، انرژی زیادی به ما رسید.
چرا این همه سال طول کشید؟
همایون شجریان در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران درباره علت طولانی شدن پروسه تولید این آلبوم و شایعههایی درباره نامهایی که پیشازاین بنا بوده این آلبوم را روانه بازار کنند، گفت: در پروسه تولید معمولاً چنین اتفاقاتی میافتد. گاهی اوقات کار زود به سرانجام میرسد اما گاهی وقتها هم به دلایل مختلفی که کنار هم قرار میگیرند یا بعداً خودشان را نشان میدهند، به انتشار اثر تعویق میافتد.
همه ما دوست داریم کار، در همان زمانی که بهپایان میرسد، عرضه بشود. هیچیک از ما عمدی در طولانی شدن روند انتشار اثر نداشتهایم. این نکته را هم باید بگویم که قبل از این قراری برای اینکه ناشر دیگری این اثر را روانه بازار کند، نبوده است.
البته طبیعتاً وقتی دوستان مطلع میشوند چنین کاری وجود دارد، پیشنهاد همکاری میدهند و یکی از این پیشنهادها بعد از بررسی تأیید میشود.
او در پاسخ به سؤال دیگری درباره متن انتقادیای که بانام او در صفحات مجازی و رسانهها منتشر شد، گفت: خود شما شاید بهتر از هرکسی مرا بشناسید و بدانید که آدم تکلیف روشنی هستم. من سعی میکنم وارد حواشی نشوم.
برنامهام برای آینده هم همین است. اینجا یک اتفاقی افتاده که باعث این موضوع شده است. چند سالی هست که عدهای(که میتوانند خبرنگار هم نباشند) مطالبی را مینویسند که ارتباطی با نقد سازنده که من آن را با جانودل میخرم و از آن استقبال میکنم، ندارد.
دوست دارم کاریکاتورم را بکشند
امیدوارم اینطور برداشت نشود که ما از نقد فراری هستیم و به دنبال تأیید میگردیم. اصلاً چنین چیزی نیست. من عاشق نقد هستم و دوست دارم یک نفر کاریکاتورم را بکشد و با من شوخی کند.
گاهی برخی دست به تخریب جایگاه مردمی هنرمند میزنند و میخواهند هواداران مرا پریشاناحوال کنند. راستش هیچچیز مرا تکان نمیدهد اما هوادارانم برایم خیلی مهماند و نمیخواهم چیزی آنها را پریشان کند.
وقتی میبینم در چند سال گذشته، گوشه انتقادها چیزهایی مطرح میشود که ذهن هوادارانم را نشانه میگیرد و آنها را ناراحت میکند، بر این میشوم که لااقل یک معرفی از موضوع البته به تشخیص خودم، ارائه کنم. در متنی که نوشتم از کلمه «قلمکشان» استفاده کردم، به این دلیل که قلم برای همه ما حرمت دارد. اما عدهای حرمت قلم را نگه نمیدارند و برای من شبیه مجنونهایی هستند که چاقو در دست گرفتهاند و ممکن است جان کسی را بگیرند. گفتند ما رفتهایم در یک مرکز خرید عمومی و برای اصحاب ثروت آواز خواندهایم.
من شاید تنها خوانندهای هستم که تا الآن یک کار مناسبتی هم نخواندهام. این نشانه گرفتن احساس طرفداران من است. منی که میگویم حاضرم برایتان کنسرت خیابانی بدهم. تنها جواب این نشانه رفتن، معرفی دوستان بود.
این حرف کذب را زده بودند و در ادامهاش هم نصیحت کرده بودند که چنین کنید و چنین نکنید. بنده هم سعی کردم در یک جمله خیلی تحکمی که از سر عصبانیت هم نبود و کاملاً انتخابشده و اختیاری بود، به آنها بگویم شما به من یاد ندهید که چه کنم و چه نکنم؛ شمایی که هنوز کار خودتان را بلند نیستید و فکر میکنید که در لابهلای یک امری میتوانید با کذب ذهن و احساسات طرفداران را منحرف کنید.
در آینده هم قصد ندارم خیلی جواب حواشی را بدهم.
علیرضا قربانی نیز در ادامه صحبتهای همایون شجریان و برای تکمیل سخنان او، گفت: از ابتدای کار، این آلبوم به تهیهکنندگی من و همایون شکل گرفت بنابراین خود ما این امتیاز را داشتیم که با هرکسی دلمان میخواهد کار کنیم و زمان انتشار اثر هم دست خودمان باشد.
بسیاری از مواردی که در انتشار آلبوم تأخیر ایجاد کرد به تداخلهای کارهای مختلفی ارتباط داشت که برخی از آنها مربوط به همایون شجریان بود و بعضیهایش به من.
درباره متنی هم که در مطبوعات ارائه دادم، باید بگویم آن نوشته کوچک بهنوعی دلجویی از دوستانی بود که ممکن بود به نحوی به آنها برخورده باشد و نکته معترضه من چیزی بود که به شکل خلاف واقع عنوان شده بود.
هجمههای بسیار زیادی علیه ما انجام شد که تقریباً هیچکدامش صحت نداشت. ما چیزهایی عجیبی شنیدیم مثلاً دریافتهای آنچنانی که محل مربوطه به ما پرداخت کرده، آنجا کنسرت گذاشتیم، کارمان زا ضبط کردیم و موارد بسیاری دیگر که آقای فاروقی توضیحاتی دربارهاش، ارائه دادند. من سعی کردم آنجا بگویم نگرانی همایون شجریان چه بوده و اینکه بهعنوان یار و رفیق کنارش هستم.
اجرای زنده «افسانه چشمهایت»
پس از پایان یافتن پاسخ سؤالات از سوی رامین حیدری فاروقی، علیرضا قربانی، همایون شجریان و مهیار علیزاده پوستر آلبوم «افسانه چشمهایت» از سوی آنها و بقیه عوامل آلبوم امضاء شد و نوبت به برگزاری آیین رونمایی آلبوم رسید.
آیین رونمایی رسمی از آلبوم «افسانه چشمهایت» پس از این نشست رسانهای و با حضور جمعی از هنرمندان عرصههای مختلف در تالار وحدت برگزار شد.
محمدعلی بهمنی، لیندا کیانی، محمد لقمانیان، نوید محمدزاده، سحر دولتشاهی، حمیدرضا نوربخش، کیخسرو پورناظری،.سهراب پورناظری، بیژن کامکار، تهمورس پورناظری، محسن حسینی، علی سرابی، بهنوش طباطبایی و رضا کیانیان ازجمله چهرههای آشنای عرصه هنر در این برنامه بودند.
اجرای دو قطعه تلخیص شده از آلبوم «افسانه چشمهایت» بهصورت زنده با نوازندگی کوارتت شهرزاد و اجرای کرال از سوی گروه آوازی تهران با رهبری مهیار علیزاده یکی از بخشهای آیین رونمایی این اثر بود. پایانبخش این برنامه هم اجرای زنده قطعه «افسانه چشمهایت» از این آلبوم بود با صدای همایون شجریان و علیرضا قربانی.