سازسازی، نجاری نیست
در گفتوگو با مریم سورنامهر، اولین سازنده چنگ در ایران مطرح شد

سارا حیدرنژاد- موسیقی کوک| شاید اغلب مردم ایران تا امروز حتی نام سازسازی را هم نشنیده باشند، اما آثاری که اهالی موسیقی در ایران و جهان تولید میکنند، باید با سازهای ساختهشده از سوی متخصصان و هنرمندان این حوزه اجرا شود و شما بتوانید بنشینید پای تلویزیون و سریال ببینید و تیتراژش را با صدای فلان خواننده و نوازندگی تعدادی دیگر بشنوید.
البته طبیعی است که حرفه سازسازی در این ملک شناختهشده نباشد، چون وقتی در رسانه ملی خبری از ساز نیست، چطور ممکن است آدمی بپرسد آنچه را نمیبیند چه کسی ساخته است؟ «مریم سورنامهر» سازنده جوان و البته باسابقه ساز در کشور ماست که نامش را باید در فهرست اولینها قرار داد. او اولین زن نه، اولین کسی است که در ایران، دستبهکار ساخت ساز چنگ شد.
البته او در میان اولین نسل از دانشجویان رشته سازسازی در دانشگاههای ایران هم حضور داشت و حالا شاید یکی از شناختهشدهترین زنانی باشد که کمانچههای ساخته دستش از سوی استادان بنام موسیقی ایران تأیید شده و حتی برخی از آنان با سازهای او روی صحنه میروند. این بانوی هنرمند آذرماه سال قبل کارگاه سازسازی خودش را با حضور چهرههای شناختهشده عرصه موسیقی در ایران افتتاح کرد.
سورنامهر از شاگردان استاد «بیاض امیرعطایی» پیشکسوت عرصه ساخت ساز کمانچه است و همین چند وقت پیش دستخطی از او دریافت کرد که استاد در آن آثار ساختهشده از سوی شاگردش را تأیید کرد و برای این هنرمند جوان آرزوی توفیق کرده بود. با مریم سورنامهر به بهانه ایام شیوع کرونا و البته فعالیت متفاوت او درزمینه ساخت ساز در فضای مجازی در همین ایام گفتوگویی کردهایم که در ادامه میخوانید:
به نظر شما چرا باوجود اینکه در طول سالهای گذشته جوانان زیادی وارد عرصه سازسازی شدهاند، اما فعالان موسیقی در ایران کمتر آنان را میشناسند؟
در حوزه سازسازی در سطح کشور افراد زیادی فعالند، اما بسیاری از آنها را شاید نتوان بهعنوان کسانی که در این زمینه اشتغال و البته تخصص دارند، معرفی کرد. من شاید کمانچههای ساختهشده از سوی دویست نفر را دیده باشم، اما از سازندگان آن سازها اطلاع چندانی ندارم. بههرحال سازسازی یک مقوله تخصصی است و تنها نباید بهعنوان کاری که در آن آثاری را با چوب میسازند، دیده شود.
همین وضع هم باعث میشود خیلیها به حضور در این زمینه علاقهمند بشوند و در این مسیر یا در کنار استاد یا بدون استاد، گام بزنند.
البته به قول استاد من، گاهی بعضی از سازها را تنها از دریچه نجاری میتوان نگاه کرد، چون چوبی بریده شده، دستهای نصب شده و به هم متصل شده است. بعدازاینکه سازی ساخته شد، باید صدایش را شنید و در آن مرحله هست که میشود فرق میان سازندگان ساز با نجارها را متوجه شد. امروز استاد امیرعطایی شاگردان زیادی را تربیت میکند، اما اینکه این آدمها چقدر در آینده میتوانند موفق شوند، در گرو استمرار و کوشش و تحمل آنان است.
وضعیت زنان سازنده در این روزها چگونه است؟
اگر بخواهیم تعداد زنان سازساز را با مردان مقایسه کنیم، خوب باید گفت تعدادشان بسیار کم است، اما من زنانی را میشناسم که در شهرهای مختلف مشغول کار هستند. این را هم باید بگویم که موفقیت یک سازساز را زمانی میتوان تأیید کرد که صدای ساختههای آنان در گوشه و کنار ایران و البته جهان شنیده شود.
نکتهای که از طرح سؤال قبلی مدنظر داشتم، ترسیم فضایی بود که در آن بسیاری از کسانی که در یکی دو دهه اخیر وارد عرصه سازسازی شدهاند، معتقدند امکان فعالیت باوجود رویه توصیه و سفارشاستادان موسیقی به هنرجویان برای تهیه ساز چندان فراهم نیست. اگر بنا باشد از این منظر به ماجرا نگاه کنید، ماجرا را چطور ارزیابی میکنید؟
البته در سازسازی بهطور تخصصی دو مقوله وجود دارد؛ اولی بحث تکنیک است که سازنده باید به آن اشراف کامل داشته باشد و دیگری سلیقه است. ممکن است گاهی برخی از استادان عرصه موسیقی یا هنرجویان این عرصه کمانچهای را دوست داشته باشند که صدایی صاف و روان و درست شبیه به ویلن داشته باشد.
چنین کمانچههایی میتواند شنونده را به یاد ساز ویلن بیندازد. در ادامه باید بگویم که استادان شناختهشده عرصه آموزش درزمینه ساز کمانچه اغلب در طول سالیان با استادان صاحبنام سازنده کمانچه همکاری کردهاند و بر اساس تجربه سالها و رضایتی که از سازهای ساختهشده از سوی استادان پیشکسوت داشتهاند، در ادامه هم خودشان به آنان مراجعه کنند و هم شاگردانشان را برای تهیه ساز به سراغ آنها بفرستند.
البته این رویه، رویه جاری است و درزمینه آموزش نوازندگی هم تا سالها قبل این مسیر وجود داشت و مثلاً بسیاری از علاقهمندان به فراگیری ساز سنتور به محضر استاد پایور یا استاد کیایی میرفتند، چون این بزرگواران در جوانی کوششهای زیادی انجام داده بودند و در طول زمان موفق شدند به موفقیتهای زیادی دست پیدا کنند.
این وضع را البته از این منظر هم میشود دید که گاهی برخی از استادان و هنرجویان ترجیح میدهند ریسک نکنند و از چهرههای شناختهشده عرصه سازسازی با تجربه چند دهه کار، سازشان را تهیه کنند. البته امروز هستند هنرآموزان و استادانی که هم خودشان برای تهیه ساز به جوانترها مراجعه میکنند و هم توصیه میکنند مثلاً هنرجو سازش را از فلان سازنده جوان تهیه کند.
در این میان البته نکته بسیار مهمی وجود دارد و آن، این است که سازندگان ساز سطح کیفی آثارشان را بالا و بالاتر ببرند تا استادان بتوانند ساختههای دست آنان را به شاگردانشان معرفی کنند.
در بخشی از پاسخ به پرسش قبل جمله «سازسازی نجاری نیست.» را از استاد بیاض امیرعطایی آوردید. اگر سازسازی نجاری نیست پس چیست؟
این کار تکنیک، روش و الگوی خودش را دارد و برای انجام دادنش باید رویش فکر کرد.
شیوع کرونا روی فعالیت سازندگان ساز چه تأثیری داشت؟
قطعاً شیوع کرونا نه تنها در کشور ما بلکه در سراسر دنیا روی ابعاد مختلف زندگی عموم مردم جهان تأثیرگذار بوده و یکی از این تأثیرات را میشود درزمینه اقتصادی بررسی کرد.
هنر سازسازی همچون بقیه حرفهها دستخوش تحولات و البته آسیبهایی شده که در بعضی موارد بسیار هم جدی بوده است. امروز نه تنها جوانانی که دارند بهطور جدی در این فضا نفس میکشند، بلکه پیشکسوتان عرصه سازسازی هم با محدودیتهایی روبهرو شدهاند.
استادان شناختهشده این عرصه که کارگاهها یا فروشگاههایی که ساز آنان را در خود جای داده بود، تا دیروز محل رفتوآمد علاقهمندان به موسیقی بود و گروههای مختلف به آنجا میرفتند تا ساز تهیه کنند، امروز رونق ایام پیش از کرونا را ندارد. امروز دیگر امکان حضور در مراکز فروش ساز و تستِ در لحظه سازها وجود ندارد.
بنابراین باید گفت که ازنظر اقتصادی امروز سازندگان ساز بهطورکلی دچار مشکل شدهاند و شرایط سختی را از منظر مالی تجربه میکنند؟
راستش کرونا فضا را دگرگون کرده، اما اگر بخواهیم یک رأی کلی بدهیم و بگوییم همه فعالان در عرصه سازسازی متضرر شدهاند، چندان به واقعیت نزدیک نیست. بههرحال در طول تاریخ انسانها در مواجهه با محدودیتها و مشکلات استعدادهای خودشان را بروز دادهاند و گاهی میشود در رویارویی با اتفاقاتی تلخ نتایج خارقالعادهای را بهدست آورد.
امروز و بعد از چند ماه که دارد از شیوع کرونا در کشور ما میگذرد، عرصه سازسازی درست مثل فعالیتهای دیگر نتوانسته بخشی از مانورش را از فضای فیزیکی به فضای مجازی منتقل کند و بسیاری از علاقهمندان و نوازندگان موسیقی توانستهاند در همین دوران سازهایشان را از طریق فضای مجازی تهیه کنند. به هر حال ما در این شرایط مجبور به فعالیت هستیم و بسیاری از فعالان در این عرصه از سازسازی کسب درآمد میکنند.
البته کسانی میتوانند در فضای آنلاین به فعالیتشان ادامه بدهند که پیشازاین در فضای حقیقی امتحان خودشان را پس داده باشند و تعدادی از استادان عرصه موسیقی به آنان اعتماد کرده باشند. برای مثال در طول سالهای گذشته برخی از استادان بنام عرصه آهنگسازی و نوازندگی در کشور ما تعدادی از کمانچههایی را که من ساختهام، تهیه کردهاند و در این سالها خوشبختانه از نواختن با آن سازها راضی بودهاند.
همین احساس رضایت میتواند بهعنوان مهر تأییدی روی سازهایی که میسازم، قرار بگیرد و به هنرجویان و نوازندگان جوانتر که میخواهند در این ایام کمانچه تهیه کنند، اطمینان بدهد و درنهایت آنها کمانچهای را که من ساختهام و در عکس، فیلم و صدایش را در صفحه اینستاگرامم گذاشتهام، بهصورت آنلاین خریداری کنند.
با این توضیح فضا برای فعالیت فعالان در عرصه سازسازی در این ایام هم فراهم است؟
امروز کسانی که توانستهاند پیشازاین ایام، اعتمادسازی کنند، در فضای مجازی در حد قابل قبولی فعالاند و حتی اگر استادان بزرگوار هم توصیهای نکرده باشند، میتوانند سازهایشان را در این فضا بفروشند.
من بسیار خوشحالم که بسیاری از استادان ارزنده عرصه کمانچهنوازی در کشورمان سازهایم را دیدهاند و تأییدشان کردهاند، اما بهطورکلی این روش را قبول ندارم که سازساز صبر کند تا استادی، نوازندهای یا هنرجویی به او سفارش ساخت ساز بدهد و بعد دستبهکار شود. به نظر من هرکس تخصص و البته حرفهاش ساختن ساز است، باید همیشه چند ساز آماده در کارگاهش داشته باشد تا بتواند در صورت نیاز آن سازها را به کسی که علاقه دارد فیالمجلس از او اثری بگیرد، با مشکل روبهرو نشود.
در ایام کرونایی برخی از اهالی هنر وارد میدان شدند و در حد توان به کسانی که آسیبدیدهاند، کمک کردند. با توجه به اینکه در این ایام درزمینه ساخت ساز و البته فروش آن فعال بودید، شما در این دوران در این زمینه چه کردید؟
راستش را بخواهید با توجه به مشکلات و موانعی که برای عموم جامعه در این ایام به وجود آمده، من باید بگویم نتوانستم کاری را که درخور است انجام بدهم، اما همه تلاشم را کردم تا در حد توانی که دارم درصدی را بهعنوان تخفیف برای کسانی که میخواهند سازهایم را تهیه کنند، اختصاص بدهم.
البته باید بگویم که تا آن حد سرمایهدار نیستم که بتوانم ساز هدیه بدهم اما تلاش کردم امکان پرداخت اقساطی را هم برای کسانی که واقعاً میخواهند کمانچه تهیه کنند، فراهم کنم تا درنهایت کسانی که واقعاً به ساز احتیاج دارند، بدون آن نمانند. من در طول ماه میتوانم یک یا نهایتاً دو کمانچه بسازم. نگاه من، به این کار هنری است و معتقدم وقتی بیننده دارد ساز را تماشا میکند، باید همچون لحظهای که دارد بقیه آثار هنری را تماشا میکند، لذت ببرد.
من معمولاً سعی میکنم برای ارائه کمانچههایی که میسازم تا جای ممکن از رنگ استفاده نکنم و از نقش و نگاری که بهطور طبیعی روی چوب هست، بهره ببرم. بههرحال درزمینه سازسازی یک ساز هم باید ازنظر ظاهری چشمنواز باشد و هم در بعد صدادهی روحنواز باشد.
از نگاه شما، در این ایام و البته بعدازآن باید چه تغییراتی در زندگی ایجاد کنیم؟
به نظر من، ما باید زندگی خودمان را با شرایط امروز هماهنگ کنیم. درزمینه سازسازی هم میتوانم به دوستان فعال در این زمینه بگویم که باید بیش از گذشته روی فضای آنلاین تمرکز کنند. البته نکته بسیار مهمی دراینبین وجود دارد و آن این است که اگر قرار است من در اینستاگرام سازی را به یک نوازنده بفروشم، باید حواسم را جمع کنم تا بعدازاینکه ساز بهدست او رسید، بازخوردهای مثبت و برآمده از رضایت دریافت کنم.
همین ذهنیت میتواند مشوق سازندگان ساز باشد تا آثاری باکیفیت و خوشصدا را بسازند و بعد در معرض دید عموم قرار بدهند. البته به گمان من بعد از کرونا هم باید این روش را ادامه بدهیم. در این ایام نوازندگانی از بندر ترکمن، ماهشهر و بندرعباس سازهای مرا تهیه کردهاند. کسانی که قبل از این در اینستاگرام در معرض تصویر و صدای کمانچههایی که من ساختهام بودند و شاید با خودشان میگفتند کاش میتوانستیم به این سازها دسترسی داشته باشیم، امروز میدانند که اگر تمایل به تهیه این سازها داشته باشند، میتوانند این کار را انجام بدهند.
البته علاقهمندان تهیه سازها در این ایام به داخل کشورمان محدود نمیشود و من در این روزها از امریکا، کانادا و کشورهای اروپایی هم پیامهایی از علاقهمندان به تهیه کمانچههای ساخت خودم داشتهام. به هر حال بعد از کرونا ساکنان شهرهای نزدیک به تهران میتوانند بیایند و سازشان را خریداری کنند، اما نوازندهای که در کانادا و امریکا حضور دارد شاید چند سال یک بار به ایران بیاید و عملاً امکان دسترسی به سازها با شیوه قبل ممکن نیست.
فضای مجازی این فرصت را در اختیار سازندگان جدی ساز قرار داده که مخاطبان نه با توصیه و سفارش کسی بلکه با دیدن سازها و شنیدن صدایشان در صفحه آنها با سازندگان ارتباط بگیرند و ساختههایشان را تهیه کنند. البته در این روش سختیهایی هم وجود دارد. مثلاً من باید سازها را پست کنم و منتظر بمانم تا به شهرها و کشورهای مختلف برسد و در ادامه کسی که آن را تهیه کرده نظرش را درباره ساز بدهد.
و حرف پایانی…
میخواهم بگویم بیاییم و باهم مهربان باشیم. بههرحال در روزگار کنونی هستند کسانی که با مشکلات شدید مالی روبهرو شدهاند. چند وقت پیش نوازندهای با من تماس گرفت و گفت من میخواهم یکی از سازهای شما را داشته باشم، اما امکان پرداخت یکجای آن را ندارم و میتوانم خُرد خُرد هزینه را پرداخت کنم. گفتم ایرادی ندارد اما دو ماه طول میکشد تا ساز شما آماده شود.
گفت: پس من در این مدت بدون ساز چه کنم. گفتم بیا و ساز مرا بگیرد و هر وقت سازت آماده شد، آن را به من پس بده. یکی از استادان به من گفت تو مثلا سازی به ارزش ۱۰میلیون تومان را دادهای رفته و فقط ۲ میلیون تومان گرفتهای؟ گفتم: بله. ایشان هم گفت: اگر سازت را پس نیاورد، چه؟
گفتم: کسی که واقعاً اهل هنر باشد، چنین کاری نمیکند. یکی از اهالی هنر مجبور شده بود به خاطر بیماری فرزندش سازش را بفروشد. این واقعاً غمانگیز است. به گمان من اگر هرکدام از ما توانش را داریم خوب است که از دوروبریهایمان حمایت کنیم.
منتشرشده در روزنامه همدلی