عباس تهرانیتاش هم رفت
نوازنده کهنهکار کلارینت در موسسه هنرمندان پیشکسوت تنها نبود اما...

موسیقی کوک-پریسا قاسمزاده| سال ۹۸ نتوانست چند روز دندان روی جگر بگذارد و اینقدر کش نیاید و یکییکی کالبد اینهمه هنرمند را به زیرخاک نبرد. چهار روز مانده بهپایان این سال عجیبوغریب یکی دیگر از هنرمندان پیشکسوت هنر ایرانزمین هم از میانمان رفت.
عباس تهرانی نوازنده پیشکسوت ساز قرهنی و مؤلف کتاب «آهنگهای فولکلور» بود و سالهای زیادی از عمرش را صرف انجام فعالیتهای متعدد پژوهشی و اجرایی موسیقی کرد. او یکی از هنرمندان پیشکسوتی بود که در کنار بسیاری دیگر موسسه هنرمندان پیشکسوت را خانه خودشان میدانستند و وقتی آنجا دورهم جمع می شدند لااقل برای ساعاتی غم دنیا را از یاد میبردند.
حالا زندهیاد تهرانی از این جهان به سرایی دیگر رفته و دیگر کنار ما نیست. رفتن آدمها برای دور و بریهایشان غمبار است، اما گاهی فراق بعضی از رفتگان نه فقط دل و جان نزدیکانشان را آتش میزند که باعث میشود هنردوستان و هنرپروران هم از پروازشان انگشتی را در دهان بگزند و اشک بریزند. زندهیاد تهرانی امروز از میان ما رفته اما هنوز تعداد زیادی از هنرمندان پیشکسوت سرزمین ما دارند کنارمان نفس میکشند که به ادامه مسیر پیشین موسسه امیدوار یا حتی نیازمندند.
در همین چندروزه بسیاری از هنرمندان عضو این موسسه شروع به نوشتن یادداشتهایی در واکنش به برکناری مدیرعامل محبوبشان کردهاند، اما شاید در ابتدای این نوشته بهتر باشد، پیام کوتاه و البته گویای سیدعباس عظیمی بعد از درگذشت زندهیاد عباس تهرانی تاش را مرور کنیم.
او امروز در فراق این هنرمند ارزنده نوشت: «متأسفانه باخبر شدم استاد عباس تهرانی تاش پیشکسوت موسیقی کشور امروز به دلیل کهولت سن دار فانی را وداع گفت و روحش آسمانی شد. با نهایت تأسف و تألم این واقعه تأسفبار را به خانواده آن مرحوم، بستگانش و هنرمندان پیشکسوت تسلیت عرض میکنم.
روحش شاد و یادش گرامی باد
سید عباس عظیمی»
عظیمی یک عادت پسندیده هم داشت. دراینبین ممکن است عدهای بگویند چرا میگویید داشت؟ چون شاید لجبازیها اجازه بازگشتش به موسسه هنرمندان پیشکسوت را ندهد. او در گوشه گوشه ایران به دیدار پیشکسوتان میرفت و همین چند وقت پیش هم که زندهیاد عباس تهرانی تاش در بیمارستان الغدیر بستری شده بود، به همراه جمعی از پیشکسوتان بر بالینش حاضر شد و به عیادتش رفت.
در این بخش از این نوشته خوب است مروری کوتاه بر زندگی این هنرمند تازه درگذشته داشته باشیم و در ادامه یادداشت یکی از هنرمندان معترض به برکناری سیدعباس عظیمی یعنی داود فرشباف رواسانی خوشنویس پیشکسوت را بخوانیم.
از مینباشیان تا رادیو
عباس تهرانیتاش سال ۱۳۰۷ در تهران به دنیا آمده بود. او را مبدع اجرای ردیف آوازی ایرانی با ساز کلارینت میدانند. زندهیاد تهرانی سالها با ساز غربی نوای شرقی را به گوش علاقهمندان موسیقی رساند. او از آخرین نوازندگان قرهنی در موسیقی ایرانی بود که در سالهای دور، از محضر استادان برجسته این ساز بهرهها برده بود.
او از کودکی به سمت موسیقی کشیده شد و خیلی زود به رادیو راه پیدا کرد. تهرانی در طول چند دهه علاوه بر فعالیت در رادیو و تلویزیون، در آموزشگاه موسیقی هم به تدریس شاگردان مشغول بود. تهرانی موسیقی به شکل جدی را در آغاز از محضر سروان مینباشیان (افسر موزیک نظام) فراگرفت.
بعدازآن راهی هنرستان عالی موسیقی شد و در این دوره از محضر استاد حسینعلی وزیریتبار ردیفهای موسیقی ایرانی را آموخت. با آغاز بهکار رادیو در ایران، با آن همکاری کرد و علاوه بر آن، در همان برهه در برنامههای موسیقی رادیو ارتش نیز شرکت داشت.
زندهیاد تهرانی نوازندگی را در ارکستر بزرگ مهدی خالدی و ارکستر برادران نورین پی گرفت و در ادامه به ارکستر علیمحمّد نامداری و ارکستر شاپور نیاکان هم اضافه شد. این هنرمند ارزنده در آن ایام، با ارکستر «شماره ۳» رادیو به سرپرستی حسین شهبازیان و ارکستر «شما و رادیو» به سرپرستی ناصر زرآبادی همکاریهای زیادی داشت.
با راهاندازی برنامه گلها به سرپرستی روانشاد داوود پیرنیا، زندهیاد تهرانی هم به جمع نوازندگان این برنامه پیوست و در کنار آنها به هنرنمایی پرداخت. زندهیاد عباس تهرانی نه تنها در نوازندگی ساز تخصصیاش کلارینت استاد بود، بلکه بقیه سازهای بادی را هم بهویژه ساکسیفون به خوبی مینواخت.
این استاد گرانقدر از خود آثاری را هم به یادگار گذاشت که از آن میان میشود به آلبوم «تکنوازان ۱» اشاره کرد بعد از انقلاب و با همکاری که هنرمند ارجمند ایزد کاویانی بهعنوان نوازنده تنبک، شکل گرفت و منتشر شد.
زندهیاد تهرانی در آن اثر تکنوازی و بداههنوازی در مایه دشتی، دستگاه ماهور، دستگاه همایون، بیات ترک و بیات اصفهان پرداخته است.
موسسهای که پیشکسوتان را دور هم جمع میکرد
زندهیاد تهرانی تا همین اواخر هم از تأثیری که موسیقی رویش داشت میگفت و از اینکه تا همین لحظه هم موسیقی او را نگه داشته است. او اردیبهشتماه هم با فاضل جمشیدی گفتوگویی انجام داده بود و در آن از روزهایی که در تنهایی میگذراند، گفته بود. زندهیاد تهرانی آن روزها ۲۵۰ هزار تومان از وزارت ارشاد و ۵۰۰ هزار تومان از موسسه هنرمندان پیشکسوت حقوق میگرفت و بقیه هزینههای زندگی را از آموزشگاهی که داشت تأمین میکرد.
آقای تهرانی از تلاشهای سیدعباس عظیمی در موسسه هنرمندان پیشکسوت برای خوشنود کردن او و بقیه پیشکسوتان عرصههای مختلف هنری هم حرف زد. او گفت: موسسه هنرمندان پیشکسوت خیلی برای ما زحمت میکشد.
در روزگاری که شاید رسم شده که پهلوان زنده را عشق باشد، سیدعباس عظیمی و همکارانش در موسسه هنرمندان پیشکسوت نشان دادند شیوه دیگری را در کارشان پی گرفتهاند. هرچند بعد از تلاشهای بیوقفه و شبانهروزی آنها در موسسه، معاون هنری وزارت ارشاد چند روز قبل او را از سمتش برکنار کرد تا بسیاری از هنرمندان پیشکسوت دستبهقلم بشوند و اعتراض خودشان به این جابهجایی را به وزیر ارشاد اعلام کنند.
منتشرشده در روزنامه همدلی